- نوشته شده در ۱۷ فروردین ۲۵۷۵
من به همه ی کسانی که خود را «مردم ایران» می نامند پیشنهاد می کنم که یک بار این را بیازمایند و به خود بگویند که:
« من گناهکار هستم. »
ما بی گناه نیستیم. من بی گناه نیستم و سالها پیش این را به خودم گفتم و خلاص.
اگر یک بار گناهمان را به دوش بکشیم، اگر یک بار گناهان گذشتگان خود را به دوش بکشیم و اگر یک بار گناهان همه ی تاریخ ایران را به دوش بکشیم، نه تنها چیزی از دست نخواهیم داد بلکه تازه گام به راه بزرگ شدن خواهیم گذاشت.
کسی که فریب می خورد گناهش کمتر از کسی که فریب می دهد نیست. اگر هزاران بار و هزاران سال در اینجا یا هر جای دیگر، با این گفته مخالفت شود باز هم این را خواهم گفت.
اگر یک بار فریب خوردیم و خود را بی گناه دانستیم، باز هم فریب خواهیم خورد ، بارها و بارها.
اگر فریب خوردیم و خودمان را نیز گناهکار دانستیم ، این امید هست که بیاموزیم و دوباره فریب نخوریم و همه ی راز این داستان در همین است.
انسانهای بزرگ چنین کاری می کنند و کوچکترها همواره به دنبال کسانی می گردند که گناهشان را به گردن آنها بیندازند و این شیوه سبب می شود تا هرگز از فریب خوردن بیرون نیایند.
گناه آنها فریب دادن است و گناه ما فریب خوردن. نمی خواهیم هیچ گناهی را به دوش بکشیم زیرا می ترسیم پاسخگو باشیم. گمان می کنیم غرورمان آسیب می بیند. چه بهتر. غروری که ما را به جایی برساند که مزدور و نردبان ستمگران شویم، همان بهتر که ویران شود. به سادگی به پیروزی های گذشتگان می نازیم ولی هرگز گناهان آنان را به دوش نمی کشیم. نازیدن به تاریخ آسان است. نازیدن به کارهایی که نیاکان ما انجام دادند آسان است. نازیدن به کارهایی که هرگز ما انجامش نداده ایم آسان است. زیرا خودمان را از آنان می دانیم. پس چرا هنگام پذیرش گناه، آنان را از خودمان نمی دانیم؟!
بزرگترین گناه ما این است که خودمان را فریب می دهیم و سپس دیگران را. نمی بینیم که آن کسی که امروز سرآمد فریبکاری و نیرنگ است، او نیز از همینجا آغاز کرد. او نیز خود را بی گناه می دانست و دیگری را فریبکار. او نیز دلِ آن را نداشت که خود را گناهکار بداند.
اگر چنین نکنیم، همواره به دنبال فریبکارانی خوش سیما خواهیم گشت تا به خود بگوییم: این همان یاریگر و نجات دهنده ی من است. او ، هر که باشد، نخواهد توانست ما را از دست خودمان نجات دهد.
این دلخوشیِ چندگاهه، چندان دوام نخواهد داشت و باز خواهیم دید که فریب خوردیم و از آن بدتر این که روزی خواهیم دید خودمان سرآمد یا همدست فریبکاران هستیم.
بی گناه بودن، فریب است ای فریب خورده.
کسی که خود را بی گناه می داند، نخستین گام برای پا گذاشتن در راه ستمگری را برداشته است و همه ی ستمگران به او خوشآمد خواهند گفت. ستمگر و بی گناه، دو روی یک سکه هستند.
آیا می گویید اینها بازی با واژگان است؟